۱۰ سال از هجرت تاریخساز پیامبر رحمت و مهربانی حضرت خاتمالنبیین محمد بن عبدالله (ص) از مکه به مدینه میگذشت که این وجود آسمانی، قصد عزیمت به سفر حج را کرد و ازآنجاکه به اذن خداوند میدانست
نویسنده :
حامد حسین عسگری
کد خبر : 3711
پایگاه رهنما:
۱۰ سال از هجرت تاریخساز پیامبر رحمت و مهربانی حضرت خاتمالنبیین محمد بن عبدالله (ص) از مکه به مدینه میگذشت که این وجود آسمانی، قصد عزیمت به سفر حج را کرد و ازآنجاکه به اذن خداوند میدانست که این آخرین حج اوست و مدتی دیگر روح بلندش راهی ملکوت آسمانها میشود، امتش را نیز از این واقعیت تلخ باخبر کرد و این سفر به «حجةالوداع» معروف شد. پس از ادای مناسک حج و درحالیکه پیامبر به همراه خیل عظیم حاجیان در بیابانهای داغ حجاز به مدینه و دیگر مناطق بازمیگشتند، در حوالی ظهر روز ۱۸ ذیالحجه، فرشته وحی بر وجود نازنین خاتمالانبیا (ص) نازل شد و پیام الهی را به او ابلاغ کرد؛ «اى پیامبر، آنچه را از جانب پروردگارت به تو نازلشده، ابلاغ کن و اگر نکنى، رسالتش را به انجام نرساندهاى و خدا تو را از گزند مردم نگاه مىدارد. بیگمان، خدا گروه کافران را هدایت نمیکند».
این چه پیامی است که اگر محمد مصطفی (ص) آن را به مردم ابلاغ نکند، گویی رسالت پیامبری و هدایت مردم را بجا نیاورده و تمام رنجها و زحمات ۲۳ سالهاش نادیده گرفته میشود؟! ساعتی بعد و درحالیکه کاروانهای جلوتر رفته، به امر رسول خدا بازگشتند و کاروانهای عقبتر هم از راه رسیدند و همه حاجیان سراپا گوش شدند، این پیام الهی از زبان پیامبرش به مردم ابلاغ شد؛ پیامبری که به تعبیر قرآن کریم «ما ینطق عنالهوی، إن هو الا وحیٌ یوحی؛ از روی هوا و هوس سخن نمیگوید و آنچه میگوید، عین وحی است».
روزی که قلب تاریخ شد
پیامبر خدا در مقابل چشمان و گوشهای منتظر جمعیتی که برخی منابع تاریخی عدد آن را ۷۰ تا ۱۲۰ هزار نفر ذکر کردهاند، بر روی بلندی رفت و بعد از حمد و ثنای پروردگار مهربان، خطاب به مردم فرمود: «من به زودی دعوت خدا را اجابت کرده، از میان شما میروم. من مسئولم، شما هم مسئولید. شما درباره من چگونه شهادت میدهید؟» پسازآنکه مردم به رسالت و خیرخواهی او گواهی دادند، باز فرمود: «ای مردم! چه کسی به مسلمانان از خود آنها سزاوارتر است؟» گفتند: خدا و پیامبر داناترند. پیامبر فرمود: «خدا، مولای من است و من، مولا و رهبر مؤمنانم و به آنها از خودشان سزاوارترم» و آنگاه درحالیکه علی بن ابیطالب (ع) را در کنار خود قرار داده بود، دست علی را بالا برد و فرمود: «من کنت مولاه فعلی مولاه؛ هرکه من مولای اویم، علی مولای اوست» و دعا کرد که «خداوندا دوست بدار دوستان علی را و دشمن بدار، دشمنان او را». در این هنگام بود که فرشته وحی جبرئیل امین باز نازل شد و از جانب خداوند بشارت داد که «امروز دینتان را برایتان کامل و نعمتم را بر شما تکمیل کردم و اسلام را بهعنوان دین شما پسندیدم». از آن روز،۱۸ ذیالحجه در قلب تاریخ نشست و نعمت «امامت» به عنوان تداوم هدایتگری انبیای الهی برای انسانها تثبیت شد. در کتابهای معتبر اهل سنت، به واقعه و حدیث غدیر اشارهشده که ازجمله آنها میتوان به «سنن ترمذی»، «مسند احمد بن حنبل»، «مروجالذهب» و «تفسیر ابن کثیر» و دهها اثر معتبر دیگر اشاره کرد.
خانواده؛ کانون جوشش ولایت اهلبیت (ع)
«امامت و ولایت»، رمز بالندگی و پویایی مکتب شیعه است و همین فرهنگ روحبخش ولایت و محبت آلالله، الهامبخش شیعیان و ارادتمندان اهلبیت (ع) برای حرکتهای سازنده و حیاتبخش در طول تاریخ بوده است. در این میان، نقش «خانواده» در نهادینه کردن مفهوم «امامت» و «ولایت» اهلبیت (ع) برای فرزندان، بیبدیل است. خانواده به عنوان نخستین هسته فعالیت اجتماعی افراد که از زمان چشمباز کردن خود را در آن میبینند، سهمی مثالزدنی در تقویت روحیه محبت و دلدادگی خالصانه به اهلبیت (ع) دارد؛ واقعیتی که در جامعه ما نیز به عینه قابلمشاهده است و افراد با سلایق مختلف فکری و سیاسی و حتی با ظواهر متضاد، عموماً در یک نقطه، مشترک هستند و آن، محبت عمیق قلبی به علی و اولاد علی (ع) و دست توسل به دامن پرمهر و آسمانی آنهاست.
تقویت این روحیه ناب و سازنده در وجود فرزندان که میتواند معجزات فراوانی هم مانند آنچه در دفاع مقدس رقم خورد به وجود بیاورد، با روشها و منشهای مختلف قابل تحقق است. «تعظیم و تکریم عملی شعائر اهلبیت» و برجسته کردن مناسبتهای شادی و عزای خاندان پیامبر (ص) در محیط خانه و خانواده، بهگونهای که به خاطراتی شیرین و الهامبخش از دوران کودکی کودکان و نوجوانان تبدیل شود، نخستین روش تربیتی برای نشاندن بذر محبت آل علی (ع) در دل افراد است. در ادامه این مسیر، حضور مستمر و خاطرهانگیز خانوادگی در مشاهد مشرفه و حرمهای مطهر ائمه معصوم (ع) و امامزادگان واجبالتعظیم، سهمی قابلتوجه در انس و علاقه کودکان و نوجوانان باوجود مبارک و نورانی اهلبیت (ع) و الهام گیری از آنان دارد و درنهایت و بالاتر از موارد ذکرشده، باید تبیین دقیق، عمیق و هنرمندانه آموزهها و معارف معصومین (علیهمالسلام) از خانه تا مدرسه را به این راهها افزود که همین، رمز موفقیت و رشادت انسانهای آزاده و رشد یافته در مراحل مختلف زندگیشان بوده است.
معارف و آموزههای مکتب امامت و ولایت، دریایی بیکران است که پیام آن، در یککلام، خداپرستی و اعتقاد راسخ به قیامت و زندگی ابدی، انسانیت، نوعدوستی و همه خوبیهایی است که فطرت پاک انسان آنها را میخواهد و در این میان، «خانواده» نقشی کمنظیر و در مواردی بینظیر در تقویت این روحیه خواهد داشت.
ارسال نظرات